جریان شناسی
سیدجعفر قنادباشی:
سیدحسن نصرالله، دبیرکل مقاومت اسلامی لبنان، در سخنرانی اخیر خود به مناسبت آغاز ماه محرم، تعبیر بسیار دقیقی درباره تشابه جریان‌های تکفیری با اردوگاه یزید بکار برده و ضمن بر شمردن ویژگی‌های تکفیری‌ها و یزیدی‌ها، به بررسی رفتارشناسی این گروه‌های منحرف پرداختند. سید مقاومت، با بصیرتی مثال‌زدنی، همواره توطئه‌های دشمنان جهان اسلام را در پس تحولات فعلی منطقه، تحلیل کرده‌اند و این اظهارات که تفسیری مبتنی بر مشابهت‌های تاریخی است، کمک شایانی به شناساندن این جریان منحط، به افکار عمومی جهان می‌کند.
تحلیل‌های تاریخی اساساً زمانی کارآمد خواهند بود که با رویدادهای زمان حاضر پیوند خورده، پلی بین گذشته و حال ایجاد کند و با تعقیب سرنخ جریان‌های ایدئولوژیک در سده‌های اول اسلام، آنها را با رخدادهای فعلی، تطبیق دهد. در این صورت است که قدرت تحلیل افزایش یافته و تشخیص حق از باطل، آسان می‌شود و گرنه در مطالعه صرف تاریخ اسلام و مرور اتفاقات آن دوران – بدون عبرت‌آموزی و شناخت جریان‌ها - اثر قابل اعتنایی مترتب نخواهد بود. در این خصوص، توجه به نکات ذیل ضروری است:
1. اگر کمی به عقب بازگردیم و روزهای قیام مردم ایران را مرور کنیم، نظیر چنین تطبیق‌هایی را در بیان معمار کبیر انقلاب، خواهیم یافت. ایشان در زمان مبارزه، به صراحت از شاه به عنوان «یزید زمان» نام بردند و انقلاب مردم ایران را به «انقلاب حسینی» تشبیه فرمودند.
زمانی که انفجار در مقر حزب جمهوری اسلامی ایران رخ داد و ده‌ها نفر از مسئولین انقلابی کشور در این حادثه به شهادت رسیدند، امام خمینی(ره) در پیامی به این مناسبت تاکید کردند: «ملت ایران در این فاجعه بزرگ، 72 تن بیگناه بعدد شهدای کربلا از دست داد» و از تعابیری مشابه، سخنان سرور و سیدآزادگان در روز عاشورا برای رسوا نمودن نقشه‌های نظام سطله استفاده کردند: «مگر ما پیروان پاکان سرباخته در راه هدف نیستیم که از شهادت عزیزان خود به دل تردیدی راه دهیم، مگر دشمن قدرت آن دارد که با جنایت خود مکارم و ارزش‌های انسانی شهیدان عزیز ما را از آنان سلب کند...»
در ادوار مختلف انقلاب، مشابه چنین قیاس‌های هوشمندانه‌ای از سوی امام و رهبر حکیم انقلاب، مردم انقلابی ایران را به سلاح بصیرت مسلح کرد و اکنون با توجه به برنامه دشمن در سطح منطقه‌ای، نیاز به این تحلیل‌ها از سوی بزرگان جبهه مقاومت، بسیار ضروری به نظر می‌رسند.
2. ما معتقدیم تاریخ بر اساس قواعد هر دوره، در حال تکرار شدن است و «هر روز عاشورا و هر زمینی، کربلاست». امروز، همان شعارهای اسلامی صدر اسلام، از سوی دست‌نشانده‌های تکفیری نظام سلطه از هر طرف شنیده می‌شود که با برافراشتن علم اسلام و سر دادن شعارهای قرآنی، فضا را برای تشخیص حق از باطل غبارآلود کرده‌اند. ابهاماتی که نمادها و ادعاهای اسلامی تکفیری‌ها برای برخی از ملت‌های منطقه به وجود آورده، جز با شناخت مولفه‌ها و شاخصه‌های این گروه در صدر اسلام و در ماجرای کربلا، برطرف نمی‌شوند و بازخوانی وقایع خون‌بار منتهی به واقعه عاشورا، تنها راه پیمودن مسیر حق به شمار می‌آید.
3. همه مسلمانان بر اساس تکلیف شرعی، موظفند که صف خود را در هر زمانی مشخص کنند و اگر در صف حسینی‌ها نباشیم، یقیناً در صف یزیدی‌ها قرار می‌گیریم. در این جبهه، بی‌طرفی وجود ندارد و به تعبیر معصومین(ع) «مَنْ لَمْ یَکُنْ مَعَنَا فَهُوَ عَلَیْنَا»(هر کس با ما نیست، علیه ماست). بر این اساس، در صورتی که مختصات اسلام واقعی و رهبران آن را در طول تاریخ بشناسیم، شناخت حق از باطل نیز آسان می‌شود و در نتیجه، صف‌بندی منطقه‌ای تکفیری‌ها علیه اسلام ناب محمدی با وجود شعارهای فریبنده، بر پایه معیاری که ذکر آن گذشت، «نماد بارز باطل»، است.
4. در یک طرف، جبهه مقاومت با همه خلوص، فداکاری‌ها و ایثارگری‌ها قرار دارد و در طرف دیگر، جبهه مدعی اسلام جعلی را می‌بینیم که متکی به حمایت همه‌جانبه قدرت‌های بزرگ است. همانگونه که یزید با تمسک به سکه‌های طلا و وعده جاه و مقام، اراذل و اوباش را برای جنگ علیه پاکترین فرد زمان به دور خود گرد آورد، امروز، پیروان ولیدبن‌عقبه با دلارهای آلوده آل‌سعود و حمایت‌های یزیدیان زمان (آمریکا و صهیونیسم)، به نبرد با پیروان سالار شهیدان روی آورده‌اند.
5. حکومت یزید برای مقابله با اسلام ناب محمدی و خاندان پیامبر(ص)حاضر بود با کفار و نوادگان یهودیان خیبر دست دوستی بدهد و نرد عشق ببازد و امروز، حامیان سعودی جریان تکفیر، همان رویه را در پیش گرفته و با صهیونیسم مغازله می‌کنند. در آن زمان، یزید و عبیدالله‌بن‌زیاد، وقاحت را به جایی رسانده بودند که حتی به مظاهر شرع مقدس هم پایبند نبوده، علناً به شرابخواری و هوسرانی می‌پرداختند، اطرافیان خود را از بین فاسقین و قسی‌القلب‌ها انتخاب می‌کردند، مبلغین آنها به فسق و حرام، امر می‌کردند و امروز، مفتی‌های وهابی، تجاوز به ناموس امت اسلام را تحت عنوان جهاد نکاح، رسماً جایز دانسته و هر نوع فسق و فجوری را حلال اعلام می‌کنند !
یزید، به غارت اموال دوستان اهل‌بیت(ع) مشهور بود، اموال هر کسی که علم مخالفت با او را بلند می‌کرد، تاراج می‌نمود و یزیدیان امروز هم در غارتگری اموال مردم عراق و سوریه، دستبرد به موزه‌ها و بانک‌ها و به یغما بردن مال و اموال مسلمانان، به شیوه اسلاف خود، اقتدا کرده‌اند.
یزید سال 60 هجری ادعا می‌کرد که خلیفه مسلمین و نستجیربالله امیرالمومنین است و خود را بر حق می‌دانست اما در عین حال، بدترین جنایت‌ها را -از کشتار و ذبح گرفته تا شکنجه وحشیانه مخالفانش- مرتکب می‌شد و یزیدیان امروز هم – از البغدادی و الظواهری گرفته تا رهبران ارتجاع منطقه - خود را خلیفه رسول‌الله، جانشین به حق ایشان و مجری قرآن می‌داند و مانند یزید، از هیچ جنایتی که در تاریخ بی‌نظیر است، رویگردان نیستند.
یزیدیان در ماجرای حمله به مدینه، مردم را قتل عام کردند، حتی به کودکان خردسال رحم نکردند و زنان را به اسیری بردند و پیروان یزیدیان امروز هم به همان سیاق به شهرها حمله، مردان را قتل عام و زنان را به بردگی می‌برند.
برش‌هایی از تاریخ که در این وجیزه به بیان آنها پرداخته شد، در هر دوره‌ای به فراخور آن زمان، تکرار می‌شوند. جنایت‌های تکفیری‌ها، تداوم خط تقابل با رهروان اسلام واقعی است که با راهبری و حمایت استکبار در حال جریان بوده و مقابله با این جریان انحرافی، همانند یاری امام حسین(ع) در روز عاشور، تکلیفی ساقط نشدنی بر دوش هر مسلمان واقعی است.
