قفس های رنگی
قفس های رنگی
سرمایه داری می گوید: لوازم آرایشی و زیبایی، چیزی تزئینی نیست که گاهی باید در مجالسی خاص استفاده شود! بلکه آن نیازی بسیار مهم است که زنان باید در بازار و در سر کار خود برای رقابت با دیگر زنان استفاده کنند، رقابتی که برنده اش سرمایه داران هستند و بازنده اش زنانی هستند که جسم و روح خود را اسیر خواسته های پـرنـیرنگ نظـام سرمایه داری کـرده انـد.
کتاب انقلاب ژاکت های دگمه دار
سـرمایه داری می گـوید: زن درخواست کننده کار نه تنها از نظر فنی باید صلاحــیت داشـته باشـــد بلکـه بایـد ســر تا پایـش آرایش کرده و با جذابیـّت جنسی باشد. کتاب انقلاب ژاکت های دگمه دار
سرمایه داری، می خواهد از زنان برای جذب مشتری در قسمت های مختلف تبلیغات و منشی گری و غیره استفاده کند و سرمایه داری طوری زنان را وارد جامعه کرده است که آن ها را ترغیب به رقابت کرده که زنان در رقابتی ساختگی به نام شوهر کردن و نگه داشـتن او، وارد شـدند.کتاب انقلاب ژاکت های دگمه دار
سرمایه داران دریافته اند که زیبایی فرمولی بسیار انعطاف پذیر دارد، چنانچه بخواهید ثروتمند شوید تنها می بایست ابزار زیبایی تازه ای را کشف کنید و همه ی زنان را قانع کنید که آن ها ” نیاز دارند” و این ابزار و مواد را می خواهند. کتاب انقلاب ژاکت های دگمه دار
دنیای مُد با امکانات بسیار خود معدن طلای ثروتمندان شده است. تنهـا کـاری که تاجـری بزرگ مـی بایست انجام دهد دگرگون ساخـتن مدها و اخـتراع مـواد زیبایی ساز بود که می توانست او را روز به روز ثروتمندتر کند، در صورتیکه به ضرر بسیاری از انسان هاست! کتاب انقلاب ژاکت های دگمه دار
شاید تنها کارگران کارخانه های لوازم آرایشی بدانند که ماده ی خـام ارزانی کـه در ظرف های لوکس می ریزند همان است که در شیشه های ساده هم می ریزند و با طراحی های اغراق آمیز زنان را گـول می زنـد تا سـرمایه دار پولدارتر شود! کتاب انقلاب ژاکت های دگمه دار
سرمایه داری نسبت به سه مفهوم غـیرت و عفـاف و قناعـت نگاهی بسیار منفی دارنـد چـون این سـه مهم با پولــدارشــدن آن هـا بسـیار منافات دارد. کتاب انقلاب ژاکت های دگمه دار
مُــــــــد شاید برای افراد ثروتمند به معنی اسراف و دور انداختن لباس هایشان و خرید لباس نو، و البته به عنوان نوعی سرگرمی و تفریح باشد اما برای افراد معمولی که بیشتر افراد جامعه را تشکیل می دهند، مصیبتی بزرگ تر است. کتاب انقلاب ژاکت های دگمه دار
رسانه های غرب می کوشند با تبلیغات فراوان و برچسب زدن به اعتقادات افرادیکه با اهـدافشان در تضـاد اسـت آن ها را در سطح منفورترین افکار عمومی قرار دهند تا از این طریق جامعه را با سیاست هـای خود هم راسـتا نمایند. کتاب انقلاب ژاکت های دگمه دار
هیچ باغبانی را سرزنش نمیکنند که چرا دور باغ خود حصار و پرچین کشیده است،چون باغ بی دیوار،از آسیب مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمیماند.
هیچ کس با نام (آزادی) دیوار خانه خود را برنمیدارد و شبها درِ حیاتش را باز نمیگذارد،چون خطر رخنه دزد جدی است.
هیچ صاحب گنج و گوهری هم جواهرات خود را بدون حفاظ،در معرض دید رهگذران نمیگذارد تا بدرخشد،جلوه کند و دل برباید چون خود جواهر ربوده می شود.
اگر در شیشه عطر را باز بگذاری،عطرش می پرد.
اگر در مقابل پنجره خانه ات توری نزنی،از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهی بود.
وقتی راه ورود پشه ها را می بندی خود را مصون ساخته ای نه محدود و زندانی.
زن به خاطر عصمتی که دارد و میراث دار پاکی مریم (علیه السلام) است،نباید بازیچه هوس و آلوده به ویروس گناه گردد.
گوهر عفاف و پاکی،کم ارزشتر از طلا،پول و محصول باغبان و وسایل خانه نیست.دزدان ایمان و غارتگران شرف نیز فراوانند.
میگویی نه؟به طومار کسانی نگاه کن که پس از رسوایی و بی آبرویی،با دو دست پشیمانی بر سر غفلت خویش می زنند و بر جهالت خود لعنت می فرستند.
کسی که از (جماعت رسوا) نگریزد،(رسوای جماعت) می شود!
آنکه ایمان را به لقمه ای نان می فروشد.
آنکه یوسف زیبایی را با چندسکه قلب عوض می کند.
آنکه کودک عفاف را جلوی صد ها گرگ گرسنه می برد وبه تماشا میگزارد، روزی هم پشت دیوار ندامت اشک حسرت بر دامن پشیمانی خواهد ریخت.
از اول بایدمواظب بود که این کاسه چینی نشکند.
ولی….گریه بی حاصل است و بی ثمر،وقتی که شاخه شکست و گل چیده شد.
به قلم استاد جواد محدثی
نظر فراموش نشود