از علم حقوق بیشتر بدانید. ...؛

محمد فارابی ( فاریابی ) کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی و مدرس دانشگاه

از علم حقوق بیشتر بدانید. ...؛

محمد فارابی ( فاریابی ) کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی و مدرس دانشگاه

از علم حقوق بیشتر بدانید.      ...؛

لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان، لیقوم الناس بالقسط، و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس(حدید آیه25).

محمد فارابی ( فاریابی ) کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی و مدرس دانشگاه
*برای عرض ارادت به ساحت مقدس امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) تعدادی کتاب گذاشتیم تا با حقانیت شیعه بیشتر آشنا شویم*

« ....فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ...؛
بر اساس آیات قرآنی برحسب آزادی تفکر و اندیشه انسان می‌تواند همه سخنان را بشنود و بعد از بهترین آنها تبعیت کند بشارت ده به بندگان من کسانی که سخنان را می‌شنوند و از بهترین آن تبعیت می‌کنند» (زمر آیه ۱۷ و ۱۸)


حکمت 373 /امام علی(ع):زبانت نگه دار
سخن در اختیار تو است تا آنگاه که نگفته باشی؛اما اگر گفتی تو در اختیار آن خواهی بود ,پس زبانت نگه دار همان گونه که زر و سیمت نگه می داری ,چه بسا سخنی که نعمتی را سلب کند.

حکمت 331/امام علی(ع):اندیشه ؛اساس دانش
علم بر دوگونه است,یا خاستگاهش عقل و سرشت است و یا از راه شنیدن به دست آید.اگر از عقل نجوشد .مفید واقع نگردد.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

مجموعه قوانین

مخارج دولت روحانی در ۳ سال ۲ برابر شد

احمدی نژاد

رعایت حقوق شهروندی در دادسراها و دادگاه های نظامی

وصیتنامه سیاسى- الهى امام خمینی‏

قانون امور حسبی

قانون امور گمرکی

راهبردهای احتمالی آمریکا

امام خامنه‌ای در دیدار نخبگان علمی:

دادستان تهران خبر داد

استعفا در استعفا

تفاوت شیعه و سنی در حبّ امام حسین(ع) نیست

سرلشکر جعفری

رونمایی از تازه‌ترین نسخه «فریدون»

قرار اناطه

الکترونیکی شدن ثبت عناوین درخواست‌ها در شوراهای حل اختلاف

محرومیت اجتماعی

مقررات مربوط به سفته و نحوه مطالبه وجه آن

تحریف و تقطیع تاریخ

نیروهای ترکیه در محاصره

سرلشکر فیروزآبادی

شکایت کانون سردفتران از نیروی انتظامی

آیا ۲۹ کشور اروپایی با ممنوعیت محصولات تراریخته «فناوری‌هراس» هستند

فراری دهندگان پرونده کرسنت چه کسانی هستند

عاقبت-به-خیری

زیارت عاشورا (تصحیح شده و کامل)

سند ملی راهبردی پیشگیری

حمایت اجتماعی از بازماندگان متوفی

مسئولیت پزشکان در درمان بیماران

ابلاغ سیاست های کلی انتخابات

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۵۴ ب.ظ

۰

قانون اساسی المان (2)

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۵۴ ب.ظ

اصل‏100

1 - هر گاه‏ دادگاهی‏ دریابد قانونی‏ که‏ اعتبارش‏ با رای‏ او ارتباط دارد مطابق‏ قانون‏ اساسی‏ نیست‏ جریان‏ را متوقف‏ و از دادگاه‏ استان‏ که‏ صلاحیت‏ رسیدگی‏ به‏ اختلافات‏ اساسی‏ را دارد در صورتی‏ که‏ موضوع‏ مربوط به‏ تجاوز نسبت‏ به‏ مقررات‏ اساسی‏ استان‏ باشد تصمیم‏ لازم‏ تحصیل‏ کند یا اگر موضوع‏ ارتکاب‏ خلافی‏ نسبت‏ به‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ است‏ تصمیم‏ یا دیوان‏ عالی‏ قانون‏ اساسی‏ خواهد بود. این‏ ترتیب‏ همچنین‏ اگر مورد تجاوزی‏ از ناحیه‏ یک‏ قانون‏ ایالاتی‏ یا تضاد یک‏ قانون‏ استان‏ با قانون‏ فدرال‏ باشد مجری‏ خواهد گردید. 2 - هرگاه‏ در طی‏ رسیدگی‏ قانونی‏ تردیدی‏ پیدا شود در اینکه‏ یکی‏ از مقررات‏ حقوق‏ بین‏ الملل‏ عمومی‏ جز مکملی‏ از قانون‏ فدرال‏ است‏ یا نه‏ و اینکه‏ آیا چنین‏ قاعده‏ ای‏ مستقیما حقوق‏ و تکالیفی‏ برای‏ فرد ( ماده‏ 25 ) ایجاد می‏ کند دادگاه‏ رای‏ دیوان‏ قانون‏ اساسی‏ را استعلام‏ خواهد کرد. 3 - اگر دادگاه‏ اساسی‏ یک‏ استان‏ در مورد تفسیر این‏ قانون‏ اساسی‏ قصد کند که‏ از تصمیم‏ دیوان‏ قانون‏ اساسی‏ فدرال‏ و یا از رای‏ دادگاه‏ اساسی‏ استان‏ دیگر انحراف‏ جوید باید رای‏ دیوان‏ قانون‏ اساسی‏ را تحصیل‏ نماید و در مورد تفسیر قوانین‏ دیگر فدرال‏ هر گاه‏ در صدد برآید که‏ از تصمیم‏ دادگاه‏ عالی‏ فدرال‏ و یا یک‏ دادگاه‏ استیناف‏ فدرال‏ عدول‏ کند بایستی‏ رای‏ دادگاه‏ عالی‏ فدرال‏ در این‏ باب‏ صادر شود.


 


 اصل‏101


1 - تشکیل‏ دادگاه‏ های‏ فوق‏ العاده‏ ممنوع‏ است‏. هیچ‏ فردی‏ را نمی‏ توان‏ از حق‏ قضاوت‏ قاضی‏ قانونی‏ او محروم‏ ساخت‏. 2 - دادگاه‏ های‏ برای‏ موارد مخصوص‏ را فقط بر طبق‏ قانون‏ می‏ توان‏ تشکیل‏ داد.


 


 


 اصل‏102


مجازات‏ اعدام‏ ممنوع‏ خواهد بود.


 


 اصل‏103


1 - هر فردی‏ حق‏ عرضحال‏ خود را بر طبق‏ قانون‏ در دادگاه‏ خواهد داشت‏. 2 - عملی‏ را می‏ توان‏ مستوجب‏ مجازات‏ دانست‏ که‏ پیش‏ از ارتکاب‏ جرم‏ شناخته‏ شده‏ باشد. 3 - هیچ‏ فردی‏ را برای‏ عمل‏ واحدی‏ بر طبق‏ قانون‏ مجازات‏ عمومی‏ بیش‏ از یک‏ بار نمی‏ توان‏ مجازات‏ کرد.


 


 اصل‏104


1 - آزادی‏ فرد را فقط به‏ موجب‏ یک‏ قانون‏ رسمی‏ و تنها بر طبق‏ آیین‏ مندرج‏ در آن‏ قانون‏ می‏ توان‏ محدود کرد. اشخاص‏ بازداشت‏ شده‏ نباید مورد آزار روحی‏ یا جسمی‏ قرار گیرند. 2 - فقط قضات‏ می‏ توانند راجع به‏ دوام‏ یا تجویز محرومیت‏ آزادی‏ افراد تصمیم‏ بگیرند. هرگاه‏ چنین‏ مرحومیت‏ مبتنی‏ بر رای‏ قاضی‏ نباشد بدون‏ تاخیر باید رای‏ دادگاه‏ صادر شود. پلیس‏ نمی‏ تواند برای‏ خود کسی‏ را بعد از توقیف‏ بیش‏ از انقضای‏ روز در بازداشتگاه‏ نگاه‏ دارد. جزییات‏ به‏ وسیله‏ قانون‏ تنظیم‏ خواهد شد. 3 - هر فردی‏ را که‏ بواسطه‏ سو ظن‏ ارتکاب‏ جرمی‏ قابل‏ مجازات‏، موقتا بازداشت‏ شده‏ باشد باید حداکثر روز بعد از توقیف‏ به‏ پیشگاه‏ دادگاه‏ برد. قاضی‏ باید دلیل‏ بازداشت‏ را ابلاغ‏ و از او بازپرسی‏ کند و به‏ او فرصت‏ دفاع‏ از خود بدهد. قاضی‏ باید بدون‏ تاخیر یا حکم‏ توقیف‏ متضمن‏ دلایل‏ آن‏ صادر و یا رای‏ رفع بازداشت‏ را اعلام‏ کند. 4 - هر گونه‏ رای‏ قضایی‏ مربوط به‏ حکم‏ محرومیت‏ از آزادی‏ یا ادامه‏ چنین‏ محرومیتی‏ صادر شود باید مراتب‏ بدون‏ تاخیر به‏ اطلاع‏ یکی‏ از بستگان‏ شخص‏ بازداشت‏ شده‏ و یا یکی‏ از افراد مورد اعتماد او برسد.


 


 اصل‏105


( 1 ) حکومت‏ متحده‏ ( فدراسیون‏ ) اختیار انحصاری‏ قانونگزاری‏ امور گمرکی‏ و انحصارات‏ مالی‏ را دارا است‏. ( 2 ) فدراسیون‏ همچنین‏ اختیار وضع قوانین‏ را راجع به‏ مسایل‏ ذیل‏ دارد: 1 - مالیات‏ های‏ غیر مستقیم‏ و مالیات‏ بر وسایط نقلیه‏ و حمل‏ و نقل‏ و معاملات‏ به‏ استثنای‏ مالیاتهای‏ مربوط به‏ اجراییات‏ محلی‏ به‏ خصوص‏ مالیات‏ املاک‏ و مالیات‏ بر سود و مالیات‏ راجع به‏ حمایت‏ از حریق‏. 2 - مالیات‏ بر درآمد و مالیات‏ مستغلات‏، ارث‏ و هبه‏ 3 - مالیات‏ بر اموال‏ غیر منقول‏ و کسب‏ به‏ استثنای‏ تثبیت‏ نرخ‏ مالیاتها و هر گاه‏ راجع به‏ مالیاتهایی‏ باشد که‏ کلا یا بعضا برای‏ تامین‏ هزینه‏ های‏ فدرال‏ و یا انجام‏ شرایطی‏ است‏ که‏ در ماده‏ 72 بند ( 2 ) قید شده‏ است‏. ( 3 ) برای‏ قوانین‏ فدرال‏ مربوط به‏ مالیاتهایی‏ که‏ عایدات‏ آن‏ کلا یا بعضا به‏ استان‏ یا بخشها ( اتحادیه‏ بخش‏ ها ) می‏ رسد تصویب‏ بوندسرات‏ لازم‏ خواهد بود.


 


اصل‏106


( * ) ( 1 ) درآمد انحصارات‏ مالی‏ و وصول‏ مالیاتهای‏ ذیل‏ مختص‏ فدراسیون‏ خواهد بود: 1 - عوارض‏ گمرکی‏ 2 - آن‏ قسمت‏ از مالیاتهای‏ غیر مستقیم‏ که‏ بر طبق‏ بند ( 2 ) مختص‏ استان‏ نباشد. 3 - مالیات‏ بر مجموع‏ دریافتی‏. 4 - مالیات‏ حمل‏ و نقل‏. 5 - عوارض‏ ثابتی‏ که‏ بر اموال‏ تحمیل‏ می‏ شود و مالیاتهای‏ تعدیلی‏ که‏ به‏ منظور تامین‏ توازن‏ مالیاتهای‏ قانونی‏ وضع گردیده‏ است‏. 6 - مالیات‏ امدادی‏ برای‏ برلن‏. 7 - مالیات‏ بر درآمد و مالیاتهای‏ اضافی‏ و شرکتهایی‏ که‏ شخصیت‏ حقوقی‏ دارند ( کورثراسیون‏ ) ( 2 ) عایدات‏ ذیل‏ و اصل‏ از سایر مالیاتها نصیب‏ استان‏ خواهد شد: 1 - مالیات‏ املاک‏ 2 - مالیات‏ ارث‏ 3 - مالیات‏ وسایط نقلیه‏ موتوری‏ 4 - آن‏ قسمت‏ از مالیات‏ بر معاملات‏ که‏ بر طبق‏ بند ( 1 ) عاید فدراسیون‏ نشود 5 - مالیات‏ آبجو 6 - مالیات‏ بر مئسسات‏ قمار 7 - مالیاتهای‏ اختصاصی‏ مربوط به‏ اجراییات‏ محلی‏. ( 3 ) عایدات‏ مالیات‏ بر درآمد و مالیات‏ مشاغل‏ تجارتی‏ به‏ ترتیب‏ ذیل‏ اختصاص‏ خواهد یافت‏: تا سال‏ 1958 بین‏ حکومت‏ متحده‏ و استان‏ به‏ میزان‏ ( 3 ) / ( 1 ) 33 درصد و ( 3 ) / ( 2 ) 66 درصد. از اول‏ آوریل‏ 1958 بین‏ حکومت‏ متحده‏ و استان‏ به‏ میزان‏ 35 درصد و 65 درصد. ( 4 ) میزان‏ تقسیم‏ بندی‏ مالیاتهای‏ درآمد و شرکتهای‏ حقوقی‏ ( بند 3 ) بر طبق‏ قانون‏ فدرال‏ که‏ مستلزم‏ تایید بوندسرات‏ می‏ باشد، هر موقع که‏ در وضع ارتباط عایدات‏ و مخارج‏ در فدراسیون‏ با مخارج‏ استان‏ تغییری‏ حاصل‏ شود و احتیاجات‏ بودجه‏ ای‏ فدراسیون‏ یا استان‏ از میزانی‏ که‏ پیش‏ بینی‏ شده‏ است‏ تجاوز کند و تا حدود و مقداری‏ که‏ تعادل‏ لازم‏ در میزان‏ تقسیم‏ بندی‏ به‏ نفع فدراسیون‏ یا استان‏ ایجاب‏ نماید، هر نوع‏ تبدیل‏ بر طبق‏ اصول‏ ذیل‏ خواهد بود: 1 - فدراسیون‏ و استان‏ هر کدام‏ باید از عهده‏ مخارجی‏ که‏ ناشی‏ از اداره‏ امور مربوطه‏ آنها است‏ برآیند. ماده‏ 120 بند ( 1 ) مشمول‏ این‏ ترتیب‏ نخواهد بود. 2 - تساوی‏ وضع بین‏ دعاوی‏ فدراسیون‏ و استان‏ در قسمت‏ مخارج‏ مربوطه‏ هر یک‏ که‏ از درآمدهای‏ معمولی‏ تامین‏ شود برقرار خواهد بود. 3 - احتیاجات‏ فدراسیون‏ و استان‏ در قسمت‏ تامین‏ مخارج‏ از محل‏ بودجه‏ چنان‏ تنظیم‏ خواهد گردید که‏ تسهیم‏ عادلانه‏ تامین‏ و از هر گونه‏ تحمیل‏ اضافی‏ بر مالیات‏ دهندگان‏ اجتناب‏ و حفاظت‏ پایه‏ واحد زندگی‏ در سرزمین‏ فدرال‏ تضمین‏ شود. میزان‏ تسهیم‏ را برای‏ نخستین‏ بار از اول‏ آوریل‏ 1958 می‏ توان‏ تغییر داد و پس‏ از آن‏ در فواصلی‏ که‏ کمتر از دو سال‏ از تاریخ‏ اجرای‏ هر قانونی‏ نباشد که‏ ناظر بر چنین‏ تقسیمی‏ است‏ و مشروط بر اینکه‏ این‏ ترتیب‏ تاثیری‏ در تغییر سهم‏ بندی‏ مقرر در بند ( 5 ) ننماید. ( 5 ) هر گاه‏ یک‏ قانون‏ فدرال‏ مخارج‏ اضافی‏ پیش‏ بیاورد و یا عایداتی‏ را از استانها پس‏ بگیرد میزان‏ تسهیم‏ درآمد و مالیات‏ شرکتهای‏ دارای‏ شخصیت‏ حقوقی‏ ( کورثراسیون‏ ) به‏ نفع استانها تغییر خواهد کرد منوط بر اینکه‏ شرایطی‏ که‏ در بند ( 4 ) پیش‏ بینی‏ شده‏ است‏ به‏ وجود آمده‏ باشد. اگر مالیاتهای‏ اضافی‏ بر استانها برای‏ مدت‏ محدودی‏ باشد چنین‏ تحمیلی‏ را به‏ وسیله‏ یک‏ قانون‏ فدرال‏ که‏ به‏ تصویب‏ بوندسرات‏ رسیده‏ و اصولی‏ را برای‏ تخمین‏ مبلغ چنین‏ غرامت‏ و توزیع آن‏ در میان‏ استانها مقرر نموده‏ باشد از جانب‏ فدراسیون‏ می‏ توان‏ جبران‏ کرد. ( 6 ) عایدات‏ از مالیاتهای‏ بر املاک‏ و مشاغل‏ به‏ بخشها خواهد رسید و هر گاه‏ در استانی‏ بخش‏ وجود نداشته‏ باشد این‏ عایدات‏ نصیب‏ خود استان‏ می‏ شود. مالیاتهای‏ بر املاک‏ و مشاغل‏ بر طبق‏ مقررات‏ استان‏ را می‏ توان‏ اساس‏ تقسیم‏ بندی‏ این‏ مبالغ پرداختی‏ و یا تفویض‏ به‏ بخشها قرارداد. به‏ وسیله‏ قانون‏ استان‏ چند درصدی‏ از سهم‏ استان‏ از مالیاتهای‏ درآمد و بنگاه‏ های‏ تجارتی‏ عموما نصیب‏ بخشها ( اتحادیه‏ بخشها ) خواهد شد. میزان‏ اینکه‏ عایدات‏ از مالیاتهای‏ ایالتی‏ نصیب‏ بخشها بشود و حدود آن‏ چه‏ باشد از طرف‏ مجلس‏ مقننه‏ استان‏ تعیین‏ خواهد گردید. ( 7 ) اگر در استانهای‏ به‏ خصوص‏ یا بخشها ( اتحادیه‏ بخشها ) حکومت‏ متحده‏ ( فدراسیون‏ ) موجب‏ تسهیلات‏ خاصی‏ بشود که‏ در نتیجه‏ مستقیما تولید مخارج‏ بیشتر و یا عایدات‏ کمتر ( تحمیلات‏ اختصاصی‏ ) به‏ استان‏ های‏ دیگر یا بخشها ( اتحادیه‏ بخشها ) گردد در صورتی‏ که‏ استانها یا بخشها نتوانند حقا این‏ تحمیلات‏ را بر عهده‏ بگیرند، فدراسیون‏ غرامت‏ کافی‏ را تامین‏ خواهد کرد. برای‏ پرداخت‏ چنین‏ غرامتی‏ باید به‏ رفع خسارات‏ طرفهای‏ سوم‏ یا به‏ امتیازات‏ مالی‏ ناشی‏ از اینگونه‏ تسهیلات‏ به‏ استانها یا بخشها ( اتحادیه‏ بخشها ) توجه‏ کافی‏ بشود. ( 8 ) برای‏ منظور مندرج‏ در این‏ ماده‏ عایدات‏ و مخارج‏ بخشها ( اتحادیه‏ بخشها ) به‏ منزله‏ عایدات‏ و مخارج‏ استان‏ تلقی‏ خواهد گردید. ( * پاورقی‏: چنانکه‏ به‏ وسیله‏ قانون‏ فدرال‏ مورخ‏ 24 دسامبر 1955 و قانون‏ فدرال‏ 24 دسامبر 1956 اصلاح‏ شده‏ است‏. )


 


  اصل‏107


( * ) ( 1 ) عایدات‏ از مالیاتهای‏ هر استان‏ تا حدودی‏ که‏ این‏ مالیاتها به‏ وسیله‏ ماموران‏ دارایی‏ در داخله‏ استان‏ وصول‏ میشود ( عایدات‏ محلی‏ ) به‏ همان‏ استان‏ تعلق‏ خواهد داشت‏. قانون‏ فدرال‏ با تایید بوندسرات‏ می‏ تواند مشروحا برای‏ تعیین‏ میزان‏ و تقسیم‏ بندی‏ عایدات‏ محلی‏ از مالیاتهای‏ اختصاصی‏ ( سهم‏ مالیاتی‏ ) تصمیم‏ بگیرد. ( 2 ) قانون‏ فدرال‏ با موافقت‏ بوندسرات‏ تعدیل‏ وضع مالی‏ بین‏ یک‏ استان‏ قوی‏ از جهت‏ مالی‏ و استان‏ دیگر ضعیف‏ از این‏ جهت‏ را تامین‏ خواهد کرد و در این‏ مورد توجه‏ کافی‏ نسبت‏ به‏ توان‏ مالی‏ و احتیاجات‏ بخشها ( اتحادیه‏ بخشها ) خواهد شد. چنین‏ قانونی‏ میزان‏ مساعده‏ از ناحیه‏ استان‏ قوی‏ مالی‏ نسبت‏ به‏ استان‏ ضعیف‏ مالی‏ را پیش‏ بینی‏ خواهد کرد به‏ علاوه‏ باید شرایط تعدیل‏ و دعاوی‏ و مسیولیت‏ های‏ مربوط به‏ آن‏ و همچنین‏ میزان‏ مبلغ برای‏ پرداخت‏ هایی‏ را نیز که‏ به‏ وسیله‏ فدراسیون‏ از دارایی‏ فدرال‏ به‏ استان‏ ضعیف‏ مالی‏ به‏ منظور تکمیل‏ احتیاجات‏ مالی‏ آنها خواهد شد پیش‏ بینی‏ کند. ( پرداخت‏ های‏ تکمیلی‏ ) . ( *پاورقی‏: به‏ وسیله‏ قانون‏ فدرال‏ 23 دسامبر 1955 اصلاح‏ شده‏. )


 


  اصل‏108


( 1 ) امور حقوق‏ گمرکی‏ و انحصارات‏ مالی‏ و مالیاتهای‏ غیر مستقیم‏ که‏ تابع مقررات‏ قانونگزاری‏ مشترک‏ خواهند بود با مالیات‏ حمل‏ و نقل‏ و مالیات‏ برگشتی‏ از سرمایه‏ و مالیات‏ غیر جاری‏ بر املاک‏ توسط ماموران‏ مالیاتی‏ فدرال‏ اداره‏ خواهد شد. ترتیب‏ کار این‏ مقامات‏ و نظامنامه‏ انجام‏ آن‏ به‏ وسیله‏ قانون‏ فدرال‏ تنظیم‏ خواهد یافت‏. رئسای‏ ادارات‏ در مراحل‏ واسط پس‏ از مشورت‏ با حکومت‏ های‏ ایالتی‏ تعیین‏ خواهند شد. فدراسیون‏ می‏ تواند دستگاه‏ اداری‏ مالیت‏ غیر جاری‏ بر املاک‏ را به‏ ادارات‏ مالیات‏ استان‏ به‏ منزله‏ نمایندگان‏ خود واگذار کند. ( 2 ) تا حدودی‏ که‏ فدراسیون‏ مدعی‏ قسمتی‏ از مالیات‏ بر درآمد و مالیات‏ بر مشاغل‏ برای‏ سهم‏ خود باشد، حق‏ خواهد داشت‏ که‏ اداره‏ آن‏ را به‏ عهده‏ بگیرد ولی‏ می‏ توان‏ این‏ اداره‏ را به‏ مقامات‏ مالیاتی‏ استان‏ به‏ منزله‏ نمایندگان‏ خود واگذار کند. ( 3 ) ترتیب‏ کار بقیه‏ مالیاتها به‏ عهده‏ مقامات‏ استان‏ خواهد بود. فدراسیون‏ به‏ وسیله‏ قوانین‏ فدرال‏ که‏ احتیاج‏ به‏ تصویب‏ بوندسرات‏ دارد، سازمان‏ این‏ ادارات‏ و آیین‏ نامه‏ اجرایی‏ و ترتبیت‏ متحدالشکل‏ ماموران‏ اداری‏ را ترتیب‏ خواهد داد و رئسای‏ مقامات‏ در مراحل‏ اوسط با موافقت‏ حکومت‏ فدرال‏ منصوب‏ خواهند گردید. اداره‏ امور مالیاتی‏ که‏ به‏ بخشها خواهد رسید ( اتحادیه‏ بخشها ) ممکن‏ است‏ از طرف‏ استان‏ کلا یا جزإا به‏ خود بخشها واگذار شود. ( 4 ) تا حدودی‏ که‏ مالیاتها عاید فدراسیون‏ می‏ شود مقامات‏ مالیاتی‏ استان‏ به‏ منزله‏ نمایندگان‏ حکومت‏ متحده‏ اقدام‏ خواهند کرد. استان‏ تا میزانی‏ که‏ به‏ درآمد مالیاتی‏ آن‏ مربوط است‏ برای‏ حسن‏ جریان‏ کار اینگونه‏ مالیاتها مسیول‏ خواهد بود. وزیر دارایی‏ فدرال‏ می‏ تواند توسط نمایندگان‏ مجاز فدرال‏ در حسن‏ جریان‏ آن‏ نظارت‏ کند و این‏ نمایندگان‏ اختیار خواهند داشت‏ که‏ به‏ ماموران‏ هر درجه‏ در مقامات‏ اوسط و پایین‏ دستورات‏ بدهند. ( 5 ) اختیارات‏ قضایی‏ دادگاه‏ های‏ مالیاتی‏ را قانون‏ فدرال‏ تعیین‏ خواهد کرد. ( 6 ) مقررات‏ عمومی‏ اداری‏ از طرف‏ حکومت‏ فدرال‏ صادر می‏ شود و در قسمتی‏ که‏ اختیارات‏ اداری‏ به‏ عهده‏ مقامات‏ مالیاتی‏ استان‏ است‏ تصویب‏ بوندسرات‏ لازم‏ خواهد بود.


 


اصل‏109


حکومت‏ متحده‏ و استان‏ از لحاظ بودجه‏ خود از یکدیگر جدا و مستقل‏ خواهند بود.


 


اصل‏110


( 1 ) تمام‏ عایدات‏ و مخارج‏ حکومت‏ متحده‏ باید برای‏ هر سال‏ مالی‏ ثیش‏ بینی‏ و در بودجه‏ ملحوظ شود. ( 2 ) بودجه‏ باید به‏ وسیله‏ قانون‏ قبل‏ از شروع‏ سال‏ مالی‏ تثبیت‏ شود و باید به‏ تناسب‏ درآمد و هزینه‏ متوازن‏ باشد مخارج‏ معمولا باید فقط برای‏ یک‏ سال‏ در نظر گرفته‏ شود در موارد مخصوص‏ می‏ توان‏ آن‏ را برای‏ دوره‏ طولانی‏ تر تصویب‏ کرد وگرنه‏ هیچگونه‏ ماده‏ و موردی‏ را نمی‏ توان‏ بیش‏ از حدود یکسال‏ یا چیزهایی‏ که‏ مربوط به‏ عایدات‏ و مخارج‏ حکومت‏ متحده‏ یا دستگاه‏ اداری‏ آن‏ نباشد در قانون‏ بودجه‏ فدرال‏ جاداد. ( 3 ) دارایی‏ و دیون‏ در ضمیمه‏ ای‏ محلق‏ به‏ بودجه‏ عنوان‏ خواهد شد. ( 4 ) در موارد مربوط به‏ مئسسات‏ حکومت‏ متحده‏ که‏ به‏ صورت‏ تجارتی‏ اداره‏ می‏ شوند ذکر درآمدها و مخارج‏ جز در صورت‏ بودجه‏ لازم‏ نیست‏ فقط درآمد ویژه‏ باید قید شود.


 


اصل‏111


( 1 ) هر گاه‏ در پایان‏ یک‏ سال‏ مالی‏ بوجده‏ سال‏ آینده‏ به‏ وسیله‏ قانون‏ تثبیت‏ نشده‏ باشد حکومت‏ فدرال‏ می‏ تواند تا چنین‏ قانونی‏ به‏ مرحله‏ اجرا درآید تمام‏ هزینه‏ های‏ ضروری‏ ذیل‏ را پرداخت‏ کند. ( الف‏ ) برای‏ نگاهداری‏ تمام‏ مئسساتی‏ که‏ به‏ وسیله‏ قانون‏ ایجاد شده‏ اند و باید تصمیمات‏ قانونی‏ را اجرا کنند. ( ب‏ ) برای‏ انجام‏ تعهدات‏ قانونی‏ حکومت‏ متحده‏. ( ح‏ ) برای‏ تعقیب‏ پروژه‏ های‏ ساختمانی‏ و امور مباشرتی‏ و سرویس‏ های‏ دیگر یا ادامه‏ پرداخت‏ مساعده‏ های‏ به‏ این‏ منظور مشروط بر این‏ که‏ مبالغ مربوط در بودجه‏ سال‏ قبل‏ تصویب‏ شده‏ باشد. ( 2 ) هر گاه‏ عایداتی‏ که‏ به‏ وسیله‏ قانون‏ مخصوص‏ پیش‏ بینی‏ شده‏ است‏ و از مالیاتها و عوارض‏ و یا هر نوع‏ مالیات‏ یا منابعی‏ یا سود سرمایه‏ های‏ ذخیره‏ شده‏ دریافت‏ می‏ شود کفاف‏ مخارج‏ مذکور در بند ( 1 ) را ننماید حکومت‏ فدرال‏ می‏ تواند وجوه‏ لازم‏ را برای‏ جریان‏ کارها تا حداکثر یک‏ چهارم‏ جمع رقم‏ مندرج‏ در بودجه‏ وام‏ دریافت‏ کند.


 


 اصل‏112


مخارج‏ زاید بر اختیارات‏ قانونی‏ و مخارج‏ خارج‏ از بودجه‏ احتیاج‏ به‏ تایید وزیر دارایی‏ فدرال‏ دارد. این‏ موافقت‏ فقط در صورتی‏ مقدور است‏ که‏ احتیاج‏ اضطراری‏ و دور از احتمال‏، پیش‏ آمده‏ باشد.


 


 اصل‏113


تصمیمات‏ بوندستاگ‏ و بوندسرات‏ که‏ بر مبلغ بودجه‏ ثیشنهادی‏ حکومت‏ متحده‏ چیزی‏ بیفزاید یا هزینه‏ ای‏ تازه‏ پیش‏ بیاورد یا ایجاد خرج‏ های‏ جدید در آینده‏ بکند احتیاج‏ به‏ موافقت‏ حکومت‏ فدرال‏ خواهد داشت‏.


 


 اصل‏114


( 1 ) وزیر دارایی‏ فدرال‏ باید هر سال‏ به‏ بوندستاک‏ و بوندسرات‏ ترازنامه‏ ای‏ از تمام‏ عایدات‏ و مخارج‏ و همچنین‏ راجع به‏ دارایی‏ و دیون‏ تسلیم‏ کند. ( 2 ) این‏ گزارش‏ باید به‏ تایید دیوان‏ محاسبات‏ که‏ اعضای‏ آن‏ از حق‏ استقلال‏ قضایی‏ برخوردار خواهند بود برسد. گزارش‏ عمومی‏ و شرح‏ خلاصه‏ ای‏ از دارایی‏ و دیون‏ باید طی‏ سال‏ بعدی‏ مالی‏ به‏ ضیمه‏ نظریات‏ دیوان‏ محاسبات‏ به‏ بوندستاگ‏ و بوندسرات‏ تسلیم‏ گردد تا بدین‏ وسیله‏ هر گونه‏ سلب‏ مسیولیتی‏ از حکومت‏ فدرال‏ تضمین‏ شود. وضع دیوان‏ محاسبات‏ را قانون‏ فدرال‏ تنظیم‏ خواهد کرد.


اصل‏115

اعتبارات‏ مالی‏ را می‏ توان‏ فقط در مورد احتیاجات‏ فوق‏ العاده‏ از طریق‏ وام‏ بدست‏ آورد و بر حسب‏ معمول‏ تنها برای‏ مخارجی‏ که‏ به‏ منظور مقاصد تولیدی‏ و فقط به‏ موجب‏ قانون‏ فدرال‏ باشد. دادن‏ اعتبارات‏ و شرط تامین‏ آن‏ از ناحیه‏ فدراسیون‏ که‏ اثراتش‏ به‏ خارج‏ از حدود سال‏ مالی‏ تجاوز کند فقط بر طبق‏ یک‏ قانون‏ فدرال‏ امکان‏ پذیر است‏. مبلغ اعتبار یا میزان‏ تعهدی‏ که‏ فدراسیون‏ مسیولیت‏ آن‏ را به‏ عهده‏ می‏ گیرد باید در قانون‏ قید شود.


 


اصل‏116


1 - در صورتی‏ که‏ ترتیب‏ دیگری‏ به‏ وسیله‏ قانون‏ مقرر نشده‏ باشد یک‏ فرد آلمانی‏ بر طبق‏ مدلول‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ کسی‏ است‏ که‏ دارای‏ تابعیت‏ آلمان‏ است‏ و یا کسی‏ که‏ اجازه‏ ورود به‏ سرزمین‏ آلمان‏ را چنانکه‏ در تاریخ‏ 31 دسامبر 1937 مقرر بود به‏ منزله‏ پناهنده‏ یا تبعیدشده‏ ای‏ از نسل‏ آلمانی‏ واجد بوده‏ یا به‏ عنوان‏ همسر و یا تولد از چنین‏ شخصی‏ به‏ خاک‏ آلمان‏ وارد شده‏ باشد. 2 - به‏ اتباع‏ سابق‏ آلمان‏ که‏ بین‏ 30 ژانویه‏ 1933 و 8 مه‏ 1945 به‏ دلایل‏ سیاسی‏ و نژادی‏ یا مذهبی‏ از تابعیت‏ خود محروم‏ شدند و به‏ اخلاف‏ آنها در صورت‏ درخواست‏، تابعیت‏ آلمانی‏ مجددا تفویض‏ خواهد شد. اینگونه‏ افراد اگر بعد از 8 مه‏ 1945 در سرزمین‏ آلمان‏ مستقر شده‏ اند و نیت‏ دیگری‏ ابراز نداشته‏ باشند به‏ منزله‏ کسانی‏ که‏ از تابعیت‏ آلمانی‏ خود محروم‏ شده‏ بودند تلقی‏ نخواهند شد.


 


اصل‏117


1 - قانونی‏ که‏ با ماده‏ 3 بند ( 2 ) منافی‏ باشد تا وقتی‏ که‏ با مقررات‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ منطبق‏ است‏ منتها تا انقضای‏ تاریخ‏ 31 مارس‏ 1953 نافذ خواهد بود. 2 - قوانین‏ که‏ حق‏ آزادی‏ نقل‏ و انتقال‏ را به‏ واسطه‏ کمیابی‏ مسکن‏ در حال‏ حاضر محدود می‏ سازند تا وقتی‏ که‏ قانون‏ فدرال‏ عملا آنها را لغو نکرده‏ باشد نافذ خواهد بود.


 اصل‏118

تجدید سازمان‏ ارضی‏ ( مرزی‏ ) شامل‏ استانهای‏ ( لندر ) بادن‏، ورتمبرک‏ بادن‏ و ورتمبرک‏ هوهنزلرن‏ ممکن‏ است‏ با وجود مقررات‏ ماده‏ 39 به‏ وسیله‏ توافق‏ بین‏ استان‏ های‏ مربوط عملی‏ گردد و هرگاه‏ توافقی‏ حاصل‏ نشود تجدید سازمان‏ به‏ وسیله‏ قانون‏ فدرال‏ که‏ باید متضمن‏ مراجعه‏ به‏ آرای‏ عمومی‏ باشد به‏ عمل‏ خواهد آمد.


 اصل‏119

راجع به‏ مسایل‏ مربوط به‏ پناهندگان‏ و تبعیدشدگان‏ و به‏ خصوص‏ در مورد تقسیم‏ ایشان‏ در میان‏ استانها حکومت‏ فدرال‏ با موافقت‏ بوندسرات‏ می‏ تواند تا حل‏ نهایی‏ موضوع‏ به‏ وسیله‏ قانون‏ فدرا ل‏ تصویبنامه‏ هایی‏ که‏ دارای‏ اثر قانونی‏ اند صادر کند. حکومت‏ فدرال‏ را در این‏ مورد می‏ توان‏ مجاز ساخت‏ که‏ دستورهای‏ جداگانه‏ برای‏ موارد اختصاصی‏ صادر نماید به‏ استثنای‏ مواقعی‏ که‏ تاخیر موجب‏ خطر شود. دستورها باید به‏ عنوان‏ عالیترین‏ مقام‏ استان‏ صادر گردد.


 


اصل‏120


1 - فدراسیون‏ ( حکومت‏ متحده‏ ) هزینه‏ های‏ توقف‏ قوای‏ اشغالی‏ و تحصیلات‏ داخلی‏ و خارجی‏ دیگری‏ که‏ از جنگ‏ ناشی‏ گردیده‏ به‏ طوری‏ که‏ در قانون‏ فدرال‏ مشروحا بیان‏ شده‏ است‏ و همچنین‏ مساعده‏ های‏ مربوط به‏ تحمیلات‏ بیمه‏ های‏ اجتماعی‏ و از جمله‏ بیمه‏ بیکاری‏ و تعاون‏ عمومی‏ نسبت‏ به‏ بیکاران‏ را عهده‏ دارد خواهد بود. 2 - عایدات‏ تحویل‏ فدراسیون‏ خواهد گردید در عین‏ حالی‏ که‏ فدراسیون‏ نیز مخارج‏ را عهد ه‏ دار خواهد بود. ماده‏ 120*- ( پاورقی‏*: به‏ وسیله‏ قانون‏ فدرال‏ مورخ‏ 14 اوت‏ 1952 الحاق‏ یافته‏ ) 1 - در قوانین‏ مربوط به‏ اجرای‏ مقررات‏ موازنه‏ تحمیلات‏ مالیاتی‏ با موافقت‏ بوندسرات‏ می‏ توان‏ پیش‏ بینی‏ کرد که‏ در زمینه‏ متوازن‏ ساختن‏ درآمدها که‏ قسمتی‏ از طرف‏ فدراسیون‏ و قسمتی‏ هم‏ به‏ وسیله‏ استانها به‏ منزله‏ نمایندگان‏ فدراسیون‏ به‏ عمل‏ خواهد آمد و اختیارات‏ مربوطه‏ اهدایی‏ به‏ حکومت‏ فدرال‏ و مقامات‏ صالحه‏ عالیه‏ فدرال‏ بر طبق‏ ماده‏ 85 کلا یا جزیا به‏ دستگاه‏ موازنه‏ ( تعدیل‏ ) فدرال‏ واگذار شود برای‏ اعمال‏ این‏ اختیارات‏ دستگاه‏ موازنه‏ فدرال‏ احتیاجی‏ به‏ موافقت‏ بوندسرات‏ نخواهد داشت‏ و مگر در موارد فوری‏ دستورهای‏ آن‏ به‏ عالیترین‏ مقام‏ استان‏ ( اداره‏ موازنه‏ استان‏ ) صادر خواهد گردید. 2 - مقررات‏ ماده‏ 87 بند ( 3 ) جمله‏ دوم‏ در این‏ مورد منتفی‏ خواهد بود.


 


 اصل‏121


بر طبق‏ مفاد این‏ قانون‏ اساسی‏ اکثریتی‏ از اعضای‏ بوندستاگ‏ و هیات‏ مجتمعه‏ فدرال‏ چنانکه‏ قانون‏ مقرر داشته‏ است‏ اکثریت‏ عددی‏ اعضای‏ آنها خواهد بود.


 


اصل‏122


1 - از موقع تشکیل‏ اولین‏ جلسه‏ بوندستاگ‏ قانون‏ فقط به‏ وسیله‏ ارگان‏ مقننه‏ که‏ به‏ وسیله‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ شناخته‏ شده‏ اند وضع خواهد گردید. 2 - هیاتهای‏ قانونگزاری‏ و هیاتهایی‏ که‏ در کار وضع قانون‏ به‏ عنوان‏ شور همکاری‏ داشته‏ اند و صلاحیت‏ آنها بنا بر بند ( 1 ) پایان‏ می‏ پذیرد از این‏ تاریخ‏ منحل‏ محسوب‏ می‏ شوند.


 اصل‏123

1 - هر قانون‏ معتبری‏ که‏ پیش‏ از تشکیل‏ اولین‏ جلسه‏ بوندستاگ‏ وجود داشته‏ در صورتی‏ که‏ با این‏ قانون‏ اساسی‏ منافاتی‏ نداشته‏ باشد نافذ باقی‏ خواهد ماند. 2 - به‏ شرط آن‏ که‏ تمام‏ حقوق‏ و اعتراضات‏ اطراف‏ ذینفع ملحوظ بشود عهدنامه‏ های‏ رسمی‏ که‏ به‏ وسیله‏ دولت‏ رایش‏ آلمان‏ راجع به‏ مسایلی‏ که‏ بر طبق‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ در صلاحیت‏ قوه‏ مقننه‏ استان‏ است‏ انعقاد یافته‏ اگر مطابق‏ با اصول‏ کلی‏ قانونی‏ باشد تا وقتی‏ که‏ عهدنامه‏ های‏ جدید رسمی‏ از طرف‏ عمالی‏ که‏ به‏ وسیله‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ صلاحیت‏ دارند امضا نشود و یا تا موقعی‏ که‏ بر طبق‏ مقررات‏ خود آن‏ قراردادها به‏ نحوی‏ از انحا خاتمه‏ نیافته‏ باشند معتبر شناخته‏ می‏ شوند.


 اصل‏124

قانون‏ ناظر بر مسایلی‏ که‏ تابع انحصاری‏ اختیار قانونگزاری‏ فدراسیون‏ است‏ در مناطقی‏ که‏ معتبر باشد قانون‏ فدرال‏ محسوب‏ خواهد گردید.


 


 اصل‏125


قانون‏ ناظر بر اموری‏ که‏ مشمول‏ اختیار قانونگزاری‏ مشترک‏ فدراسیون‏ باشد در موارد ذیل‏ قانون‏ فدرال‏ محسوب‏ می‏ گردد: 1 - تا حدودی‏ که‏ به‏ صورت‏ واحدی‏ در داخله‏ یک‏ یا چند منطقه‏ اشغالی‏ مجری‏ می‏ شود. 2 - تا حدودی‏ که‏ بعد از تاریخ‏ 8 مه‏ 1935 به‏ وسیله‏ اصلاح‏ قانون‏ دولت‏ سابق‏ آلمان‏ صورت‏ قانونی‏ پیدا کرده‏ است‏.


 


 اصل‏126


دیوان‏ قانون‏ اساسی‏ در مورد اختلافات‏ مربوط به‏ ابقای‏ یک‏ قانون‏ به‏ عنوان‏ قانون‏ فدرال‏ تصمیم‏ خواهد گرفت‏.


 اصل‏127

در ظرف‏ یک‏ سال‏ از تاریخ‏ تدوین‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ حکومت‏ فدرال‏ مجاز خواهد بود با موافقت‏ حکومت‏ استان‏ های‏ مربوطه‏ هر نوع‏ مقرراتی‏ را راجع به‏ "دستگاه‏ اداری‏ قلمرو متحده‏ اقتصادی‏" بر استان‏ های‏ بادن‏، برلن‏ بزرگ‏، سرزمین‏ رن‏ و ورتمبرگ‏ هوهنزلرن‏ تا موقعی‏ که‏ بر طبق‏ مواد 134 یا 125 قانون‏ فدرال‏ نافذ می‏ باشد شامل‏ سازد.


 


 اصل128


تا موقعی‏ که‏ قانون‏ معتبری‏ مقاماتی‏ را مجاز می‏ دارد که‏ در حدود مفاد ماده‏ 84 بند ( 5 ) دستورانی‏ صادر کنند این‏ مقامات‏ تا وقتی‏ که‏ قانون‏ ترتیب‏ دیکری‏ مقرر ننموده‏ باشد وجود خواهند داشت‏.


 


اصل‏129


1 - در حدودی‏ که‏ مقررات‏ قانونی‏ که‏ به‏ منزله‏ قانون‏ فدرال‏ معتبر و جاری‏ اند و حاوی‏ اجازه‏ صدور تصویبنامه‏ های‏ قانونی‏ و نظامنامه‏ های‏ کلی‏ اداری‏ یا برای‏ اجرای‏ اقدامات‏ اداری‏ می‏ باشند اجازه‏ به‏ نمایندگی‏ هایی‏ تفویض‏ خواهد شد که‏ درباره‏ آن‏ کار صلاحیت‏ دارند در صورت‏ تردید حکومت‏ فدرال‏ با موافقت‏ بوندسرات‏ تصمیم‏ خواهد گرفت‏ و متن‏ تصمیم‏ باید انتشار یابد. 2 - تا موقعی‏ که‏ مقررات‏ قانونی‏ که‏ به‏ منزله‏ قانون‏ استان‏ معتبر است‏ حاوی‏ چنین‏ اجازه‏ ایست‏ به‏ وسیله‏ نمایندگیهایی‏ که‏ به‏ موجب‏ قانون‏ صالح‏ اند مجری‏ می‏ شود. 3 - در صورتی‏ که‏ مقررات‏ قانون‏ در حدود مدلول‏ بندهای‏ ( 1 ) و ( 2 ) تغییر یا تکمیل‏ یا بند و یا صدور مقررات‏ حقوقی‏ را به‏ جای‏ قوانین‏ تجویز نمایند این‏ تجویزات‏ منتفی‏ محسوب‏ می‏ شوند. 4 - مقررات‏ بندهای‏ ( 1 ) و ( 2 ) هر موقع که‏ مقررات‏ قانونی‏ به‏ قواعدی‏ که‏ دیگر اعتبار ندارند یا به‏ دستگاه‏ هایی‏ که‏ دیگر وجود نداشته‏ باشند عطف‏ شود بدون‏ کم‏ و کاست‏ اجرا می‏ شوند.


 


اصل‏130


1 - نمایندگی‏ های‏ اداری‏ و مئسسات‏ دیگر که‏ برای‏ خدمات‏ اداری‏ عمومی‏ یا برای‏ دادگستری‏ تشکیل‏ یافته‏ اند و مبتنی‏ بر قانون‏ استان‏ یا عهود رسمی‏ بین‏ استانها نباشند همچنین‏ اتحادیه‏ دستگاه‏ های‏ اداری‏ راه‏ آهنهای‏ جنوب‏ غربی‏ آلمان‏ و شورای‏ اداری‏ برای‏ سرویس‏ های‏ پست‏ و تلگراف‏ بی‏ سیم‏ منطقه‏ اشغالی‏ فرانسه‏ زیر نظر حکومت‏ فدرال‏ قرار خواهد گرفت‏. حکومت‏ فدرال‏ با تصویب‏ بوندسرات‏ برای‏ انتقال‏ یا انحلال‏ یا از بین‏ بردن‏ آنها ترتیب‏ لازم‏ خواهد داد. 2 - عالیترین‏ مقام‏ انتظامی‏ ارشد بر نفرات‏ این‏ ادارات‏ و مئسسات‏ وزیر مربوطه‏ فدرال‏ خواهد بود. 3 - هیاتهای‏ حقوقی‏ و مئسسات‏ تابع قوانین‏ عمومی‏ که‏ مستقیما تابع دستور استانی‏ نباشند و بنا بر عهود منعقد بین‏ استانها تاسیس‏ نشده‏ باشند تحت‏ نظارت‏ عالیترین‏ مقام‏ مربوطه‏ فدرال‏ خواهند بود.


 


اصل‏131


قوانین‏ فدرال‏ وضع قانونی‏ افراد و از جمله‏ پناهندگان‏ و تبعیدشدگان‏ را که‏ از 8 مه‏ 1945 در سرویس‏ های‏ عمومی‏ کار می‏ کردند و به‏ دلایلی‏ غیر از مقررات‏ عمومی‏ استخدامی‏ یا اصول‏ قرارداد کارشان‏ را ترک‏ کرده‏ باشند و تا این‏ تاریخ‏ استخدام‏ نشده‏ و یا به‏ ترتیب‏ دیگری‏ که‏ متفاوت‏ با وضع سابقشان‏ باشد استخدام‏ شده‏ باشند تعیین‏ خواهد کرد. همین‏ ترتیب‏ بدون‏ جزإی‏ تغییر شامل‏ افراد و از جمله‏ پناهندگان‏ و تبعیدشدگانی‏ خواهد شد که‏ در 8 مه‏ 1945 مشمول‏ حقوق‏ بازنشستگی‏ و یا کمک‏ های‏ مالی‏ دیگر می‏ شدند و بعدا هیچگونه‏ کمک‏ یا مساعده‏ به‏ جهاتی‏ غیر از دلایلی‏ که‏ ناشی‏ از مقررات‏ استخدام‏ کشوری‏ و یا اصول‏ قرارداد دسته‏ جمعی‏ باشد دریافت‏ نکرده‏ باشند. تا وقتی‏ که‏ قانون‏ فدرال‏ نافذ نشده‏ باشد عنوان‏ کردن‏ هیچگونه‏ دعاوی‏ امکان‏ نخواهد داشت‏ مگر آن‏ که‏ قانون‏ ایالتی‏ ترتیب‏ دیگری‏ را پیش‏ بینی‏ کرده‏ باشد.


 


 اصل‏132


1 - اعضای‏ کشوری‏ و قضایی‏ که‏ در موقع اجرای‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ در مقام‏ خود مادام‏ العمر منصوب‏ شده‏ بودند می‏ توانند در ظرف‏ شش‏ ماه‏ پس‏ از اولین‏ جلسه‏ بوندستاک‏ در ردیف‏ متقاعدین‏ و یا منتظرین‏ خدمت‏ درآیند و یا اگر فاقد قابلیت‏ شخصی‏ یا شغلی‏ برای‏ کار خود باشند به‏ مقام‏ دیگری‏ که‏ حقوق‏ کمتری‏ به‏ آنان‏ تعلق‏ می‏ گیرد انتقال‏ یابند این‏ ترتیب‏ بدون‏ کم‏ و کاست‏ شامل‏ مستخدمین‏ روزمزدی‏ نیز خواهد شد که‏ نتوان‏ به‏ وسیله‏ ابلاغ‏ کتبی‏ به‏ دوره‏ خدمتشان‏ پایان‏ داد. مهلت‏ های‏ اعلام‏ شده‏ علاوه‏ بر مدتی‏ که‏ بر طبق‏ مقررات‏ قرارداد دسته‏ جمعی‏ پیش‏ بینی‏ گردیده‏ جز مدت‏ مزبور محسوب‏ نخواهد شد. 2 - این‏ ترتیب‏ شامل‏ آن‏ قسمت‏ از اعضای‏ خدمات‏ عمومی‏ نخواهد شد که‏ مشمول‏ مقررات‏ مربوطه‏ رهایی‏ از ناسیونال‏ سوسیالیزم‏ و میلیتاریزم‏ شده‏ یا کسانی‏ که‏ قربانی‏ رژیم‏ ناسیونال‏ سوسیالیزم‏ شناخته‏ شده‏ باشند مگر آن‏ که‏ دلیل‏ بارزی‏ نسبت‏ به‏ وضع شخصی‏ آنها وجود داشته‏ باشد. 3 - آنهایی‏ که‏ مشمول‏ واقع شده‏ باشند بر طبق‏ ماده‏ 19 بند ( 4 ) می‏ توانند به‏ دادگاه‏ ها مراجعه‏ کنند. 4 - جزییات‏ به‏ وسیله‏ تصویب‏ نامه‏ های‏ حکومت‏ فدرال‏ که‏ احتیاج‏ به‏ تصویب‏ بوندسرات‏ دارد مقرر خواهد گردید.


 


 اصل‏133


حقوق‏ و تعهدات‏ دستگاه‏ اقتصادی‏ بین‏ المناطق‏ به‏ فدراسیون‏ انتقال‏ خواهد یافت‏.


 


اصل‏134


1 - دارایی‏ رایش‏ ( آلمان‏ ) اصولا دارایی‏ فدرال‏ محسوب‏ خواهد شد. 2 - تا حدودی‏ که‏ در نظر بوده‏ اموالی‏ که‏ در اصل‏ و ترجیحا برای‏ اقدامات‏ عمده‏ اداری‏ باشد که‏ برطبق‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ دیگر اقدامات‏ فدراسیون‏ تلقی‏ نمی‏ شود باید بدون‏ غرامت‏ به‏ مقاماتی‏ انتقال‏ یابد که‏ در حال‏ حاضر این‏ امور را بر عهده‏ دارند و به‏ استان‏ تا حدودی‏ که‏ فعلا معمول‏ است‏ نه‏ فقط به‏ صورت‏ موقت‏ بلکه‏ برای‏ امور اداری‏ که‏ اکنون‏ به‏ موجب‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ در حوزه‏ عملیات‏ اداری‏ استانند. فدراسیون‏ همینین‏ میتواند اموال‏ دیگر را به‏ استان‏ انتقال‏ بدهد. 3 - دارایی‏ که‏ از طرف‏ استان‏ و بخش‏ ( اتحادیه‏ بخشها ) بدون‏ غرامت‏ در اختیار رایش‏ ( آلمان‏ سابق‏ ) گذاشته‏ شده‏ بود مجددا دارایی‏ استتن‏ و بخش‏ ( اتحادیه‏ بخشها ) محسوب‏ می‏ شود و این‏ در صورتی‏ است‏ که‏ فدراسیون‏ آنها را برای‏ اقدامات‏ مهم‏ اداری‏ خود لازم‏ نداشته‏ باشد. 4 - جزییات‏ به‏ وسیله‏ قانون‏ فدرال‏ که‏ احتیاج‏ به‏ تصویب‏ بوندسرات‏ دارد مقرر خواهد گردید.


 


 اصل‏135


1 - هر گاه‏ بعد از 8 مه‏ 1945 و قبل‏ از به‏ اجرا درآمدن‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ مقداری‏ از خاک‏ یک‏ استان‏ به‏ استان‏ دیگر انتقال‏ یافته‏ باشد استانی‏ که‏ فعلا مالک‏ اراضی‏ است‏ صاحب‏ زمینی‏ که‏ در داخله‏ حدود آن‏ قرار گرفته‏ است‏ شناخته‏ می‏ شود. 2 - دارایی‏ استان‏ و سایر هیاتهای‏ قانونی‏ و مئسسات‏ مبتنی‏ بر قانون‏ عمومی‏ که‏ دیگر وجود خارجی‏ ندارند تا حدودی‏ که‏ اصلا در نظر بوده‏ که‏ مرجحا برای‏ اقدامات‏ اداری‏ به‏ کار برود و یا اکنون‏ به‏ کار می‏ رود نه‏ فقط به‏ صورت‏ موقت‏ بلکه‏ جهت‏ اقدامات‏ اداری‏ به‏ استان‏ یا هیاتهای‏ قانونی‏ دیگر یا مئسساتی‏ که‏ به‏ موجب‏ قانون‏ عمومی‏ فعلا عهده‏ دار این‏ اقدامات‏ و امور هستند انتقال‏ خواهد یافت‏. 3 - املاک‏ متعلق‏ به‏ استانی‏ که‏ دیگر وجود ندارد و متعلقات‏ آن‏ نیز به‏ استانی‏ انتقال‏ خواهد یافت‏ که‏ در آن‏ واقع شده‏ اند در صورتی‏ که‏ جز آن‏ قسم‏ از دارایی‏ نباشند که‏ مشمول‏ بند ( 1 ) می‏ باشند. 4 - هر گاه‏ یک‏ منفعت‏ نافذ فدراسیون‏ یا نفع اختصاصی‏ ناحیه‏ ای‏ ایجاب‏ کند می‏ توان‏ ترتیب‏ تسویه‏ ای‏ را در موارد ناشی‏ از بندهای‏ ( 1 ) تا ( 3 ) به‏ وسیله‏ قانون‏ فدرال‏ در نظر گرفت‏. 5 - درباره‏ سایر ترتیب‏ وراثت‏ قانونی‏ و تنظیم‏ امور دارایی‏ تا حدودی‏ که‏ قبل‏ از اول‏ ژانویه‏ 1952 به‏ وسیله‏ موافقت‏ میان‏ استان‏ و هیاتهای‏ قانونی‏ دیگر یا مئسسات‏ مربوط مبتنی‏ بر قانون‏ عمومی‏ صورت‏ نگرفته‏ باشد به‏ وسیله‏ یک‏ قانون‏ فدرال‏ که‏ احتیاج‏ به‏ تصویب‏ بوندسرات‏ خواهد داشت‏ تنظیم‏ خواهد شد. 6 - منافع ایالت‏ سابق‏ پروس‏ در امور و مئسساتی‏ که‏ مبتنی‏ بر قانون‏ خصوصی‏ ایجاد شده‏ بود به‏ فدراسیون‏ انتقال‏ می‏ یابد قانون‏ فدرال‏ که‏ امکان‏ دارد از مقررات‏ مزبور هم‏ عدول‏ کند جزییات‏ را تنظیم‏ خواهد کرد. 8 - تا موقع شروع‏ اجرای‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ دارایی‏ که‏ بر طبق‏ بندهای‏ ( 1 ) تا ( 3 ) به‏ استان‏ یا هیاتهای‏ قانونی‏ یا تاسیسات‏ دیگر انتقال‏ خواهد یافت‏ اگر به‏ موجب‏ مقررات‏ و یا قانون‏ استان‏ و یا هر ترتیب‏ دیگری‏ نصیب‏ طرف‏ ذینفع شده‏ باشد انتقال‏ دارایی‏ مزبور پیش‏ از این‏ مقررات‏ امری‏ انجام‏ شده‏ تلقی‏ می‏ گردد. ماده‏ 135* حق‏ قانونگزاری‏ که‏ بر طبق‏ ماده‏ 134 بند ( 4 ) و ماده‏ 135 بند ( 5 ) برای‏ فدراسیون‏ شناخته‏ شده‏ ممکن‏ است‏ ضمنا مقرر دارد که‏ مسیولیتهای‏ ذیل‏ به‏ کلی‏ و تماما منتفی‏ نخواهد بود: 1 - مس‏إولیتهای‏ دولت‏ سابق‏ آلمان‏ و یا مسیولیتهای‏ استان‏ سابق‏ پروس‏ یا مسیولیتهای‏ سایر هیاتهای‏ قانونی‏ که‏ به‏ موجب‏ قانوت‏ عمومی‏ دیگر وجود خارجی‏ ندارد. 2 - اینگونه‏ مسیولیتهای‏ فدراسیون‏ یا سایر هیاتهای‏ قانونی‏ و مئسسات‏ دیگر که‏ بر طبق‏ قانون‏ عمومی‏ با انتقال‏ دارایی‏ های‏ مندرج‏ در مواد 89 و 90 و 134 و 135 ارتباط دارند و مسیولیت‏ هایی‏ از این‏ قبیل‏ که‏ از اقدامات‏ صاحبان‏ حقوق‏ معطوف‏ در قسمت‏ 1 ناشی‏ گردد. 3 - اینگونه‏ مسیولیت‏ های‏ استان‏ یا بخشها ( اتحادیه‏ بخشها ) که‏ به‏ واسطه‏ اقدامات‏ صاحبان‏ حقوق‏ مزبور قبل‏ از اوت‏ 1945 در حدود عملیات‏ اداری‏ مربوطه‏ و یا به‏ وسیله‏ دولت‏ سابق‏ آلمان‏ به‏ منظور انطباق‏ با مقررات‏ دول‏ اشغال‏ کننده‏ تفویض‏ و یا برای‏ رفع وضع خطرناکی‏ به‏ علت‏ جنگ‏ ناشی‏ شده‏ باشد. ( پاورقی‏*: به‏ وسیله‏ قانون‏ فدرال‏ 22 اکتبر 1957 الحاق‏ یافته‏. )


 


 اصل‏136


بوندسرات‏ برای‏ نخستین‏ بار در همان‏ روز اولین‏ جلسه‏ بوندستاگ‏ تشکیل‏ خواهد یافت‏. 2 - تا موعد انتخاب‏ اولین‏ رییس‏ جمهوری‏ فدرال‏ اختیارات‏ او را رییس‏ بوندسرات‏ اجرا خواهد کرد ولی‏ حق‏ انحلال‏ بوندستاگ‏ را نخواهد داشت‏.


 


 اصل‏137


1 - حق‏ مستخدمین‏ اداری‏ و خدمتگزاران‏ مکلف‏ خدمات‏ عمومی‏ و نظامیان‏ و سربازان‏ داوطلب‏ موقت‏ و قضات‏ را برای‏ داوطلبی‏ انتخاب‏ شدن‏ در فدراسیون‏، در استان‏ یا در بخشها میتوان‏ به‏ وسیله‏ قانون‏ محدود ساخت‏.* ( پاورقی‏*: به‏ وسیله‏ قانون‏ فدرال‏ مورخ‏ 19 مارس‏ 1959 اصلاح‏ شده‏ است‏ ) . 2 - قانون‏ انتخابات‏ که‏ به‏ وسیله‏ شورای‏ پارلمانی‏ پذیرفته‏ می‏ شود ناظر بر انتخابات‏ اولین‏ دوره‏ بوندستاگ‏ و اولین‏ هیات‏ مجتمعه‏ فدرال‏ و اولین‏ رییس‏ جمهوری‏، فدرال‏ خواهد بود. 3 - عمل‏ دادگاه‏ فدرال‏ مربوط به‏ قانون‏ اساسی‏ را بر طبق‏ ماده‏ 41 بند ( 2 ) تا موقع تاسیس‏ آن‏، دادگاه‏ استیناف‏ آلمان‏ مختص‏ منطقه‏ مشترک‏ اقتصادی‏ که‏ مطابق‏ آیین‏ نامه‏ خود تصمیم‏ خواهد گرفت‏ عهده‏ دار خواهد بود.


 


اصل‏138


تغییرات‏ در مقررات‏ مربوط به‏ سردفتران‏ به‏ وضعی‏ که‏ فعلا در استان‏ بادن‏* باواریا، ورتمبرک‏ بادن‏ وورتمبرک‏ هوهنزلرن‏* وجود دارند منوط به‏ موافقت‏ حکومت‏ های‏ این‏ استانها خواهد بود. ( پاورقی‏*: به‏ موجب‏ قانون‏ فدرال‏ 4 مه‏ 1951 استان‏ بادن‏ و ورتمبرک‏ از استان‏ های‏ سابق‏ بادن‏ و ورتمبرک‏ بادن‏ و ورتمبرک‏ هوهنزلرن‏ منتزع‏ و تشکیل‏ گردیده‏ است‏. )


 


 اصل‏139


قوانینی‏ که‏ برای‏ رهایی‏ مردم‏ آلمان‏ از شر ناسیونال‏ سوسیالیزم‏ و میلیتاریزم‏ تصویب‏ شده‏ است‏ مشمول‏ مقررات‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ نخواهد بود.


 


اصل‏140


مقررات‏ مواد 136 و 137 و 138 و 139 و 141 قانون‏ اساسی‏ آلمان‏ مصوب‏ 11 اوت‏ 1919 قسمت‏ مکمل‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ محسوب‏ می‏ شود. ماده‏ 136 ( قانون‏ اساسی‏ ویمار ) حقوق‏ و تکالیف‏ مدنی‏ و کشوری‏ را برای‏ اجرای‏ آزادی‏ مذهبی‏ مقید و یا محدود نتوان‏ کرد. احدی‏ الزام‏ نخواهد داشت‏ که‏ معتقدات‏ دینی‏ خود را فاش‏ سازد. مقامات‏ دولتی‏ حق‏ ندارند راجع به‏ عضویت‏ افراد در مجامع مذهبی‏ به‏ تحقیقات‏ بپردازند مگر در حدودی‏ که‏ حقوق‏ یا تکالیف‏ مدنی‏ به‏ آن‏ ارتباط یابد و یا عملیات‏ آمارگیری‏ مبتنی‏ بر قانون‏ آن‏ را ایجاب‏ نماید. هیچکس‏ را نمی‏ توان‏ مجبور ساخت‏ که‏ به‏ نوعی‏ از آداب‏ و رسوم‏ مذهبی‏ مبادرت‏ ورزد یا در تمرین‏ های‏ مذهبی‏ و یا ادای‏ نوعی‏ از سوگندهای‏ مذهبی‏ شرکت‏ جوید. ماده‏ 137 ( قانون‏ اساسی‏ ویمار ) مذهب‏ رسمی‏ وجود ندارد. آزادی‏ گردهم‏ آمدن‏ جمعیتهای‏ مذهبی‏ تضمین‏ شده‏ است‏. اتحاد جمعیت‏ های‏ مذهبی‏ در داخله‏ سرزمین‏ آلمان‏ تابع هیچگونه‏ محدودیتی‏ نخواهد بود. هر جمعیتی‏ مذهبی‏ ترتیب‏ اداره‏ امور خود را مستقلا در حدود قانونی‏ که‏ متساویا شامل‏ همه‏ است‏ خواهد داد و دستگاه‏ های‏ خود را بدون‏ دخالت‏ و همکاری‏ دولت‏ یا بخش‏ های‏ مدنی‏ اداره‏ خواهد کرد. جمعیتهای‏ مذهبی‏ باید بر طبق‏ مقررات‏ عمومی‏ قانون‏ مدنی‏ حایز اهلیت‏ قانونی‏ شوند. جمعیت‏ های‏ مذهبی‏ به‏ موجب‏ قانون‏ عمومی‏ هیاتهای‏ متحد چنانکه‏ بوده‏ اند باقی‏ خواهند ماند. دسته‏ های‏ دیگر مذهبی‏ نیز در صورت‏ درخواست‏ حایز این‏ حق‏ خواهند شد مشروط بر این‏ که‏ اساسنامه‏ و تعداد اعضای‏ آنها موجب‏ اطمینان‏ کافی‏ درباره‏ دوام‏ و پایندگی‏ آنها را فراهم‏ سازد. اگر تعدادی‏ از این‏ دسته‏ های‏ مذهبی‏ بر طبق‏ مقررات‏ قانونی‏ به‏ صورت‏ سازمان‏ واحدی‏ درآیند این‏ سازمان‏ نیز به‏ موجب‏ قانون‏ عمومی‏ هیات‏ متحده‏ محسوب‏ می‏ شود. جمعیت‏ های‏ مذهبی‏ که‏ هیات‏ های‏ متحدی‏ مطابق‏ قانون‏ عمومی‏ باشند مجاز خواهند بود به‏ شرط رعایت‏ قانون‏ استان‏ و بر اساس‏ صورتهای‏ مالیاتی‏ مدنی‏ مالیات‏ دریافت‏ کنند. اجتماعاتی‏ که‏ هدف‏ آنها ترویج‏ کلی‏ یک‏ ایدهیولوژی‏ فلسفی‏ باشد همان‏ وضعی‏ را خواهند داشت‏ که‏ جمعیتهای‏ مذهبی‏ دارند. هر نوع‏ مقررات‏ اضافی‏ که‏ برای‏ اجرای‏ این‏ قواعد ضروری‏ باشد به‏ عهده‏ هیات‏ مقننه‏ استان‏ خواهد بود. ماده‏ 138 ( قانون‏ اساسی‏ ویمار ) مقرری‏ های‏ دولتی‏ نسبت‏ به‏ جمعیتهای‏ مذهبی‏ که‏ بر اساس‏ قانون‏ یا قرارداد یا عنوان‏ قانونی‏ اختصاصی‏ مبتنی‏ باشد به‏ وسیله‏ هیات‏ مقننه‏ استان‏ ملحوظ خواهد شد اصول‏ این‏ کار به‏ وسیله‏ دولت‏ آلمان‏ ( رایش‏ ) مقرر خواهد گردید. حقوق‏ مالکیت‏ و حقوق‏ دیگر جمعیتهای‏ مذهبی‏ و هیاتهای‏ دینی‏ نسبت‏ به‏ تاسیسات‏ و سرمایه‏ و دارایی‏ های‏ دیگر که‏ به‏ منظور خداپرستی‏، تربیت‏ یا نوع‏ پروری‏ باشد تضمین‏ خواهد شد. ماده‏ 139 ( قانون‏ اساسی‏ ویمار ) ‏ کشنبه‏ و ایام‏ تعطیل‏ عمومی‏ که‏ از طرف‏ دولت‏ شناخته‏ شده‏ باشند به‏ موجب‏ قانون‏ به‏ منزله‏ روزهای‏ آسودگی‏ از کار و پرورش‏ روحی‏ حمایت‏ خواهند شد. ماده‏ 140 ( قانون‏ اساسی‏ ویمار ) تا حدودی‏ که‏ احتیاج‏ سرویس‏ های‏ مذهبی‏ و مراقبت‏ روحی‏ در میان‏ نظامی‏ ها و در بیمارستانها، زندانها و یا مئسسات‏ عمومی‏ دیگر ایجاب‏ کند جمعیت‏ های‏ مذهبی‏ مجاز خواهند بود مراسم‏ دینی‏ را معمول‏ دارند و در این‏ باره‏ هیچگونه‏ الزامی‏ قیدی‏ وجود نخواهد داشت‏.


 


 اصل‏141


جمله‏ اول‏ بند 3 ماده‏ 7 شامل‏ استانی‏ که‏ در آنجا مقرراتی‏ غیر از قانون‏ ایالتی‏ در تاریخ‏ اول‏ ژانویه‏ 1949 مجری‏ بوده‏ است‏ نخواهد شد.


 


 اصل‏142


صرفنظر از مفاد ماده‏ 31 مقررات‏ قانون‏ اساسی‏ استانها تا حدودی‏ معتبر خواهد بود که‏ با مقررات‏ فصل‏ های‏ 1 تا 18 این‏ قانون‏ اساسی‏ موافقت‏ داشته‏ باشد.


 


اصل‏143


ماده‏ 143* مقررات‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ با انعقاد و اجرای‏ عهدنامه‏ هایی‏ که‏ در بن‏ و پاریس‏ در تاریخ‏ 26 و 27 مه‏ 1952 ( معاهده‏ راجع به‏ روابط جمهوری‏ فدرال‏ آلمان‏ و سه‏ دولت‏ بزرگ‏ و عهدنامه‏ موجد جامعه‏ دفاعی‏ اروپایی‏ ) امضا شده‏ اند قراردادهای‏ عمومی‏ مربوطه‏ و الحاقی‏ به‏ آنها مخصوصا پروتکل‏ 26 ژوییه‏ 1952 منافاتی‏ ندارند. ( پاورقی‏*: به‏ وسیله‏ قانون‏ فدرال‏ مصوب‏ 26 مارس‏ 1954 الحاق‏ یافته‏ است‏. ) ماده‏ 143** شرایطی‏ که‏ به‏ موجب‏ آن‏ تجویز شده‏ است‏ که‏ از نیروهای‏ نظامی‏ در صورت‏ پیش‏ آمد یک‏ ضرورت‏ اضطراری‏ داخلی‏ استفاده‏ شود فقط به‏ وسیله‏ قانونی‏ که‏ بر طبق‏ شرایط ماده‏ 79 باشد تنظیم‏ خواهد یافت‏. ( پاورقی‏**: چنانکه‏ به‏ وسیله‏ قانون‏ 19 مارس‏ 1956 اصلاح‏ شده‏ است‏. )


 


  اصل‏144


1 - این‏ قانون‏ اساسی‏ احتیاج‏ تصویب‏ مجمع های‏ نمایندگی‏ دو سوم‏ از استانهای‏ آلمان‏ را که‏ برای‏ نخستین‏ بار در آنجا مجری‏ می‏ شود خواهد داشت‏. 2 - تا حدودی‏ که‏ اجرای‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ تابع محدودیتهایی‏ در استانی‏ باشد که‏ در ماده‏ 23 نام‏ برده‏ شده‏ و یا در قسمتی‏ از چنین‏ استانی‏، این‏ استان‏ یا بخشی‏ از آن‏ حق‏ خواهد داشت‏ بر طبق‏ ماده‏ 38 نمایندگی‏ هایی‏ به‏ بوندستاگ‏ و به‏ موجب‏ ماده‏ 50 به‏ بوندسرات‏ گسیل‏ دارد.


 


اصل‏145


1 - شوراهای‏ پارلمانی‏ در جلساتی‏ عمومی‏ با شرکت‏ نمایندگی‏ هایی‏ از برلن‏ بزرگ‏ انجام‏ تصویب‏ این‏ قانون‏ اساسی‏ را قطعی‏ و آن‏ را امضا و رسما اعلام‏ خواهد کرد. 2 - این‏ قانون‏ اساسی‏ از روز انقضای‏ مراسم‏ امضا و اعلام‏ اعتبار خواهد یافت‏. 3 - متن‏ آن‏ در مجلسه‏ حقوقی‏ فدرال‏ منتشر خواهد گردید.


 


 اصل‏146


این‏ قانون‏ اساسی‏ ( Basic Law ) از روزی‏ که‏ یک‏ قانون‏ اساسی‏ ( Constitution ) به‏ وسیله‏ رای‏ آزاد مردم‏ آلمان‏ به‏ مرحله‏ اجرا در آید از درجه‏ اعتبار خواهد افتاد. بن‏، بر ساحل‏ رن‏، در تاریخ‏ 23 مه‏ 1349 دکتر ادنایر - رییس‏ شورای‏ پارلمانی‏ دکتر شونفلدر - معاون‏ اول‏ دکتر شافر - معاون‏ دوم‏ اصل‏146


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۵
محمد فارابی

قانون اساسی المان (2)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی